60جرف\1333\199
زغابه\1333\318
أضم\1333\247 و 220
غابه و عين الصورين\1333\351
ثرمد\1333\292
حفياء\1333\292
2-ضريّه،بكرى براى آن فصلى طولانى قرار داده(از صفحه 759 تا 778)و ما پيش از اين گفتيم كه او در نوشتههاى خود بر سكونى تكيه كرده است.
سمهودى نيز فصلى طولانى يعنى از صفحه 228 تا 234 از كتاب خود را به ضريه اختصاص داده است.در آغاز شانزده سطر از ابن كلبى و اصمعى و اسدى و ابن سعد و مجد آورده و بقيه را از هجرى نقل كرده و در پايان تأكيد مىكند كه آنچه آورده خلاصهاى است از سخن هجرى در باب ضريه و از ابن جنّى حكايات و اشعارى مىآورد كه رابطۀ چندانى با موضوع ندارند.بنابراين اساس و جوهرۀ بحث او مطالبى است كه از هجرى نقل نموده است.
سمهودى در جاهاى ديگر كتاب خود مطالبى راجع به ضريه آورده كه در همه جا به صراحت مىگويد كه از هجرى برگرفته است؛از آن جمله است آنچه از عين ضريه(ص 232) ذكر كرده و عينا آن را(در ص 239)نقل كرده،همچنين از شعر(ص 233)كه باز در صفحه 329 آن را تكرار كرده و نيز از مدعى(ص 234)كه بار ديگر در 370 آن را باز گفته است.و جفر (ص 231)كه آن را در ص 281 مكرر كرده است و همۀ اين عبارات مكرر را به صراحت مىگويد كه از هجرى برگرفته است.
وقتى مادهاى را كه سمهودى آورده با آنچه بكرى آورده مقايسه مىكنيم معلوم مىشود كه سمهودى بعضى از عبارات بكرى را مختصر يا حذف كرده است ولى آنچه نقل كرده عينا همان است كه بكرى رقم زده.البته مگر در برخى اختلافاتى كه در نقل بعضى از كلمات هست كه آن هم اندك است محتمل است اختلاف در نسخههاى خطى بوده است.
سمهودى مطالبى آورده كه آنها را نزد بكرى نمىيابيم؛از آن جمله مطالبى است در صفحه 229 از اعمال ابراهيم بن هشام كه بكرى هم در صفحه 860 به آن اشارت كرده ولى