347در باب مالكيتها و احوال آنها،در كتب فقه و تراجم و ادب،مطالب متفرقهاى آمده است.و از ميان مورخان ابن زباله و زبير بن بكّار و ابن شبّه و ابو عبد اللّه اسدى و عرّام بن اصبغ نيز اهتمامى نشان دادهاند.
كتاب عرّام كه مورد توجه ياقوت و سمهودى بوده و اخيرا سه بار به چاپ رسيده حاوى مطالب مفصلى است در باب منطقهاى كه ما در صدد تحقيق پيرامون آن هستيم و اطلاعات زيادى در باب اراضى و آبها و محصولات و مردم و مالكيتها به ما مىدهد.او و ابن زباله با وجودى كه در قرن سوم مىزيستند،تنها كسانى هستند كه وضع املاك عمومى و خصوصى را براى ما روشن مىسازند.
اما محمد بن حسن بن زباله،قديمىترين مورخ تاريخ مدينه است.قطعاتى از كتابش را ابن نجار و سمهودى نقل كردهاند و از محلات انصار و يهود و چاهها و مزارع و املاك اطلاعات وسيعى گرد آورده است.
ابن شبّه در اواخر قرن دوم مىزيست.او كتابى از اخبار مدينه فراهم آورده است.از آنچه سمهودى از او نقل كرده معلوم مىشود كه به امر مهاجران حجازى كه در مدينه متوطن بودهاند و احشام فراوان داشتهاند و از نرخ كالاها و بهاى خانهها و املاك صحابه به ما آگاهيهاى بسيار داده است.كتاب او چند سال پيش به چاپ رسيد.
ابو عبد اللّه محمد بن احمد اسدى در وصف راه بين مكه و مدينه كتابى تأليف كرده و در آن املاك واقع در اين راه را معرفى نموده است.معلومات او در كتاب المناسك و منازل الحج كه اخيرا به طبع رسيده آمده است.
بسيارى از تأليفات در اين زمينه بودهاند كه متأخران و بويژه سمهودى مطالب بسيارى از آنها نقل كردهاند ولى خود كتابها از ميان رفته است و نمىتوان بطور حتم گفت كه همۀ معلومات آنها را براى ما نقل كرده باشند.
اما زبير بن بكّار كتابش به نام«فى نسب قريش»اخيرا چاپ شده و از املاك زبيريان اطلاعات وسيعى به ما مىدهد.
نمىتوانيم بگوييم كه معلومات ما از املاك بزرگ،همه جانبه است يا شامل همۀ آن املاك مىشود.
اغلب اين معلومات پيرامون املاك كسانى است كه در مدينه مىزيستهاند بخصوص