31همان شيوهاى كه معتقديم از علماى مدينه اخذ شده است.
ارزش و اعتبار سنت پيامبر-ص-خود از عوامل جعل حديث بوده و اينگونه احاديث مجعول پيوسته روى در فزونى داشت.اين جعل و اختلاق را علل متعدد بود.گاه انگيزۀ اخلاقى داشت؛مثل وادار كردن مردم به نوع خاصى از سلوك و گاه انگيزۀ اجتماعى مانند نكوهش ثروت و ستايش فقر،گاه اين جاعلان صاحبان حرفهها بودند،خواه در اشارت به حرفههاى آنها يا شيوههاى درآمد آنها و يا انگيزۀ اقتصادى و ادارى داشت؛مثل ستايش از يك نظام اقتصادى يا وضع برخى مالياتها.
اما يكى از انگيزههاى مهم جعل حديث،توجيه و رضايت خاطر قدرتهاى حاكمه بوده است يا بر حق جلوه دادن فرقهاى معين؛اعم از سياسى و مذهبى.از اينگونه احاديث مجعولاند احاديثى است كه در مدح و ذمّ اين اقليم يا آن اقليم،اين شهر يا آن شهر و يا برخى اشخاص نقل شده است.
جعل حديث خود به صورت يك مشكل درآمد؛بخصوص كه مسلمانان با تعدادى احاديث متناقض رو به رو شدند؛مثل احاديثى كه در مباح بودن پوشيدن جامۀ ابريشمين يا در حرام بودن آن آمده بود يا احاديثى كه فقر يا توانگرى را مىستود يا نكوهش مىكرد يا در باب معاملات پولى،در آنها حكمى شده بود.
بسيارى از احاديث مجعول،منعكس كنندۀ اوضاع اواخر قرن اول يا قرن دوم است.
استفاده از اين احاديث در تحقيقات تاريخى،نياز به اطلاع وسيعى از تاريخ آن دوران دارد؛به عبارت ديگر،زمانى مىتوان از آن احاديث بهره برد كه بتوان اوضاع حاكم بر عصر پيامبر را از دورههاى بعد تشخيص داد.
يكى از مهمترين امورى كه علماى حجاز به آن توجه داشتند،تحقيق و تفحص در سيرت رسول الله-ص-و تدوين اخبار آن حضرت بود.اين تحقيق و تفحص از اوايل عصر اموى آغاز شد و از بارزترين دست اندركاران آن،ابان بن عثمان و محمد بن مسلم زهرى بودند.انگيزۀ آنها در نوشتن اينگونه كتابها،سؤالهايى بود كه بعضى از خلفاى اموى در سيرت رسول الله-ص-از آنها مىنمودند.اين سؤالها مقدمۀ تحقيقاتى شد كه بر معلومات به دست آمده از مردم حجاز متكى بود و كم كم گسترش يافت.
از جملۀ آنها آثارى بود كه موسى بن عقبه و زهرى و ابن اسحاق(محمد بن اسحاق