309روايت كند:عمر براى صفيه و جويريه هر يك شش هزار دينار مقرر نمود.
اما يعقوبى گويد:براى صفيه و جويريه پنج هزار درهم معين كرد. 1و ديگر زنان را دو هزار درهم.فقط عايشه بود كه به سبب منزلت و مكانت او و مكانت پدرش عطايش افزونتر از ديگران بود.
اما ديگر زنان؛ابن سعد از مصعب بن سعد روايت كند كه زنانى را كه از گروه اول مهاجران بودند،چون اسماء بنت عميس و اسماء بنت ابى بكر و مادر عبد الله بن مسعود را هزار درهم عطا بود.و در روايت ديگر آمده است كه عمر صفيّه دخت عبد المطلب را شش هزار درهم داد و اسماء بنت عميس و امّ كلثوم بنت عقبه و مادر عبد الله بن مسعود را هزار درهم مقرر داشت.و گويند كه زنان مهاجر را بر ديگر زنان برترى داد و به هر يك سه هزار درهم داد.
طبرى گويد:عمر براى زنان اهل بدر هر يك پانصد درهم مقرر نمود و زنان از بدر تا حديبيّه را هر يك چهارصد درهم و زنان بعد از حديبيّه را سيصد درهم. 2
قول ارجح اين است كه بگوييم زنان مهاجر را بر ديگر زنان برترى داد و هر يك را هزار درهم مقرر داشت.اما بقيه زنان را از اهل بدر پانصد درهم و از بدر تا حديبيّه را چهارصد درهم و از آن زمان به بعد همانگونه كه طبرى گفته:سيصد درهم.
تنظيم توزيع عطاء
از آنچه آورديم،معلوم شد كه اندازۀ عطا بر اساس فردى بود؛يعنى براى هر فردى مقدارى از عطا مقرر مىشد كه مناسب با وضع آن فرد در اسلام بود.اما توزيع آن به يكيك گيرندگان ميسر نبود؛يعنى عطاى افراد هر عشيره را حساب مىكردند و به عريف آن عشيره مىدادند تا او ميان افراد عشيره تقسيم كند.
براى پرداخت عطا به هر عشيرهاى مىبايست شمار افراد عشيره ثبت گردد و نيز شمار عشيرهها در دست باشد و نيز مقرر شود كه كدام يك از آنها بر ديگران سبقت در اسلام دارند.
عمر براى تقسيم به ساكنان مدينه دو دستۀ مهم را مشخّص نمود؛قريش و انصار.اما باقى