308عيب گرفتند و گفتند اين چيزى جز گونهاى از قمار نيست. 1
سليمان بن حبيب گويد:عمر بن خطاب براى فرزندان و زن سربازان دو دينار قرار داد.
عثمان و واليان بعد از او همين قانون را رعايت مىكردند و آن را به ارث به ورثه ميت هم مىدادند.چون عمر بن عبد العزيز بر سر كار آمد از من(يعنى سليمان بن حبيب)در اين باره پرسش كرد،او را آگاه كردم.او وراثت را انكار كرد و گفت آنان را در زمرۀ زن و فرزند كسانى از مسلمانان قرار ده كه در ديوان نبودند و گفت من وراثت را قطع مىكنم و مقررى را به همه مىدهم.سليمان گويد:گفتم يا امير المؤمنين آهستهتر حركت كنيد كه مىترسم كه اگر وراثت را قطع كنى رويهاى شود در قطع وراثت و اين سنت توارث را زيان دارد.گفت:راست مىگويى و كار را به همان حال كه بود رها كرد. 2
از اين سه نص كه آورديم چنين نتيجه مىشود:
1-عمر بن خطاب براى هر نوزاد صد درهم معين كرد و چون به سن رشد مىرسيد آنها را عطاى مقرر مىداد.
2-معاويه«فرض»نوزاد را قطع كرد و گفت تا از شير بازگرفته نشود،چيزى به او تعلق نگيرد.
3-عمر بن عبد العزيز شيوۀ معمول را باطل كرد و«فرض»را به هر كس كه مىخواست مىداد و در ميان از شير بازگرفتگان قرعه مىزد.
عطاى زنان
در منابع مطالب متعدد و متباينى در باب عطاى زنان پيامبر-ص-آمده است.روايات تا حدودى اتفاق دارند كه براى عايشه دوازده هزار درهم مقرر شد ولى روايات در باب مقررى ديگر زنان پيامبر،مختلف است.از ابو هريره روايت شده كه عمر هر يك از زنان پيامبر را دوازده هزار درهم عطا مىداد. 3يعقوبى گويد:او به امّ حبيبه و حفصه هر يك دوازده هزار درهم مىداد.شعبى گويد كه او به ديگر زنان آن حضرت هر يك ده هزار درهم مىداد.زهرى