٩مايۀ مسرّت است كه عالمان شيعه، بهخوبى از عقايد اهل سنت آگاه بودهاند و كتابخانههاى آنان پر از كتابهاى اهل سنت است. و علماى ما، هم از مكتبهاى كلامى اهل سنت آگاهى كامل دارند و هم از مذاهب فقهى آنها. تا آنجا كه اين دو علم، در حوزههاى شيعه به صورت مقارن تدريس مىشود.
حتى بسيارى مىدانند كه خود من مسائل فقهى را، بدون مراجعه به خلاف شيخ طوسى (٣٨۵ - ۴۶٠) و مغنى ابن قدامه (ت۶٢٠) مطرح نمىكنم و تا از نظريات و آراى آنها آگاه نگردم، در مسأله تصميم نمىگيرم.
در مورد مسائل كلامى نيز همين روش را ادامه داده و كتابى با نام «بحوث فيالملل والنحل» در هشت جلد منتشر كردهام كه در آن، عقايد فرقههاى اسلامى را از منابع دست اول آنها استخراج نموده و از اين طريق، به تقريب يارى داده و مشتركات فِرَق اسلامى را با ويژگىهاى آنان بيان كردهام.
در گذشته، رابطۀ علمى ميان دوگروه، بسيار محكم و استوار بود. در بغداد گروه بسيارى از طوايف اسلامى پاى منبر شيخ مفيد (٣٣۶ - ۴١٣)، سيد مرتضى (٣۵۵ - ۴٣۶) و شيخ طوسى (٣٨۵ - ۴۶٠) گِرد مىآمدند و