23مىكشد و جذب مىكند. استعداد و آمادگى بلال را ببين كه محمّد صلى الله عليه و آله مشتاق ديدار اوست و در خواب، از او گِله و شكوه مىكند كه چرا به ديدنم نمىآيى؟
اين زيارتها، الهام گرفتن از ارواح طيّبه و ملكوتى اولياى خداست، تطهير «جان» در زمزم ايمان ومعنويّت است، اتّصال دو روح آشنا و هم سنخ است، به دريا پيوستن قطره است، عمل به مقتضاى عقل و انديشه است، نه...بلكه عقل را هم تحتِ فرمانِ محبّت دل درآوردن است.
جان، اگر از كوثر شرافت سيراب شده باشد، جوياى مائدههاى آسمانى است، كه سرشار از فضيلت و حق و خير و معنويّت باشد.
دل، اگر طالب فيض باشد، سالِك راه پاكان خواهد شد و خود را به نيكان متّصل خواهد ساخت. اين اقتضاى هماهنگى و تجانس و الفتِ روحهاست.
آنچه در فرهنگ دينى ما، با عنوانِ «توسّل»، «شفاعت»، «تبرّك» و...وجود دارد، شيوههاى بهرهورى از مائدۀ معنويّت و بركت اهل بيت عليه السلام و فيض بردن از «كوثر» اين پاكان است.
در هر حال، پيامبر و ائمّه و صالحان و صدّيقان، بندگان مقرّب درگاه خدايند، و براى تقرّب جويى بايد با مقرّبين، انس و آشنايى داشت و خود را در زمرۀ آنان قرار داد تا نمىازيَمِ رحمت خدا به «زاير» هم برسد.
زيارت، گامى در اين تقرّب جويى و و سنخيّت يابى است.
مرحوم نراقى مىنويسد: