99است و اكنون چند نمونۀ ديگر:
در راهِ جُحفه
حجتالاسلام والمسلمين آقاى سيد جواد علمالهدى، در مكه، در جلسهاى به تقاضاى بنده فرمودند:
«در گذشته، بهطور معمول، چهار - پنج نفرى به جدّه مىآمديم و چون كاروانى وجود نداشت، صبر مىكرديم كه تعدادمان به سى - چهل نفر برسد تا كاميونى را اجاره كنيم و به جُحفه برويم. در سفرى ميان سالهاى 35 تا 40، با گروهى حركت كرديم و شب هنگام به «رابغ» رسيديم و از آنجا به طرف جحفه حركت كرديم. راننده ادعا مىكرد كه راه را بلد است.
جادهها خاكى بود، احساس كرديم كه به طور غير متعارف جلو مىرود، پس از قدرى كه رفت، يك مرتبه ايستاد و با رنگ پريده گفت: راه را گم كردهايم!
تعدادى از مسافران خواب و تعدادى هم بيدار بودند. چارهاى جز اينكه به حضرت ولىعصر(عج) متوسل شويم، نداشتيم. هيچ چراغ و نشانى جز ستارهها پيدا نبود. وقتى همگى سه مرتبه تكرار كرديم: «يا