38او بيش از آن كه به فكر بهرهگيرى معنوى از حج و عمره و صاحبخانه باشد، به فكر صبحانه و ناهار و شام است و اگر احياناً قصور يا تقصيرى در پذيرايى مشاهده كند گناهى است نابخشودنى!
او بيش از آن كه غمِ دست خالى بازگشتنِ از بركات معنوىِ خانۀ خدا را داشته باشد در فكر پر كردن ساكهاى خود از سوغاتى است.
او با پرسه زدن در بازارهاى مكّه و مدينه و گاه جدّه! با همه توان مىكوشد كه جنسى را ارزانتر بخرد، مبادا كاسبهاى بىانصاف سر او را كلاه بگذارند، و اگر بشنود كه رفيقش چيزى را ارزانتر خريده متأثّر مىشود، امّا نمىداند كه شيطان چه كلاه بزرگى بر سرش گذاشته، و گرانبهاترين فرصتها را به ارزانترين قيمت از او ستانده است.
و بالأخره زائرى كه معناى مهمانى خدا را نمىداند، در مكّه و مدينه چيزى جز آثار باستانى مشاهده نمىكند و هدف و فلسفۀ مناسك حجّ و عمره را درك نمىنمايد و از زيبايىها و جاذبههاى معنوى و نورانيت سرزمين وحى بهرهاى نمىبرد.