15 يا صفويان نام مىبرند و بىميل نيستند كه نقش اين شاهان شيعه و ايرانى را در تاريخ تشيع بزرگ بيانگارند. امّا حق آن است كه چنين انگاشتههاى بىپايهاى فاقد ارزش علمى و گونهاى تعصّبورزى عوامانه است. سيد طالب خرسان در كتابى با عنوان نشأة التشيع ( \ سرآغاز تشيع) به تفصيل در اين باره سخن گفته و گمانههاى فوق را پاسخ داده است. 1
البته آنچه گفتيم هرگز بدين معنا نيست كه حوادث تاريخى و تحولات جهان اسلام، هيچ اثرى در فرايند تكامل مذهب شيعه و گسترش آن نداشته است. روشن است كه مذهب شيعه، طبيعتاً در بستر تاريخ بلند خود، تحت تأثير مقتضيات زمان، حوادث گوناگون و مهمتر از همه نقش پيشوايان خود، فراز و فرودهايى داشته و در مجموع شاهد رشد و پويايى فراوانى بوده است. به ديگر سخن، شكّى نيست كه تشيع در زمان امام جعفر صادق(ع) با تشيع در زمان امير المؤمنين(ع) تفاوتهايى داشته است، امّا به نظر مىرسد اين تفاوتها نه در اصول بنيادين مذهب مانند اصل مفهوم امامت اهل بيت(عليهم السلام)، كه در ديدگاهها و گسترۀ مذهب بوده است.
به نظر نگارنده، تشيع در زمان امام صادق(ع) به