41
آژير تندباد
اگر دست حوادث، زينب را از شركت در صحنههاى جانگداز و مبارزات سياسى كه براى علويان پيش آمد، بر كنار مىداشت، و او همچنان در مدينه به زندگانى زناشويى سادۀ خويش ادامه مىداد، نيازى به ذكر مبارزههاى خاندان علوى نداشتيم، ولى مقدر بود كه او نيز از آسيب اين گرد باد حوادث، كه به سختى بر دولت اسلامى وزيدن گرفت، بر كنار نماند!
* * *
گاهى زينب چنان در اين طوفان هولناك و وحشتافزا ناپديد مىشود كه گويى سيل حوادث سهمگين، سراپاى او را در خود پوشيده است تا آنجا كه آثار او نيز در ميان غرش مهيب و گوش خراش اين حوادث، نابود مىشود ولى طولى نمىكشد كه خود را از ميان اين امواج متراكم بيرون كشيده و در صحنۀ ديگرى به صورت «شير زن كربلا» جلوه مىكند. پيوستگى اين حوادث با يكديگر سبب شده است كه ما به ذكر يك سلسله نبردهاى سياسى بپردازيم، شايد خواننده تصور كند ارتباط زينب با اين حادثهها جز اين نيست كه او يك تن از خاندان هاشمى است و اين اتفاقات نيز براى همين خانواده رخ داده است. ليكن خواهيم ديد تنها اين رابطۀ ضعيف وى را با اين صحنهها نمىپيوندد، بلكه او در تمام مراحل مبارزهها مستقيماً شركت داشته و در هر يك نقش مهمى را به عهده دارد.
تقدير چنين بود كه زينب از نزديك شاهد پيدايش بروز اين