38نيست، حاضرم حتى به عنوان دستيار و خلاصه هر جورى كه باشد به مكه مشرف شوم. مرا كه مىشناسى هم اروپا رفتهام و هم امريكا و چندين سال هم در آنجا درس خواندهام، اما عشقى كه براى زيارت خانه خدا دارم براى هيچ جاى ديگر ندارم.
ايوبخان: يعنى مكه از آمريكا و اروپا بهتر است؟
دكتر: ببين ايوبخان! نمىدانم منظورت از بهتربودن چيست. اگر انسان رفاه مادى و پيشرفت ظاهرى و علم و تكنيك مىخواهد غرب جاى مناسبى است، اگرچه در همين قسمت هم بعضىها حرف دارند؛ ولى اگر طالب معنويت است، انسانيت را آرزو دارد، از زندگى بىروح و بىهدف و از برنامه تكرارى خواب و خوراك خسته شده و مىخواهد از انسانيت بهرهاى ببرد، مكه و حج است كه مىتواند روح تشنه و سرگردان او را سيراب سازد و به او صفا و جلاى باطن بدهد. تازه در مكه انسان با افراد زيادى از كشورهاى گوناگون با فرهنگهاى مختلف آشنا مىشود.
ايوبخان: يعنى با اين حساب شما مىفرماييد بنده بايد براى حج ثبتنام كنم؟
دكتر: من نمىگويم شما به حج برويد، من داشتم نظر خودم را مىگفتم كه من سفر حج را بر هر مسافرتى ترجيح مىدهم.
ايوبخان: با بارسنگين پرداخت خمس چه كنم؟
دكتر: شما كه هنوز به مرجع تقليدت مراجعه نكردهاى، شايد اينقدرها هم كه فكر مىكنى بدهكار نباشى.
ايوبخان: من پنج تا مغازه دارم كه سرمايه من است و حتماً مىگويند بايد يكى از آنها را بابت خمس بدهى.