17و با چهار سنگ سادۀ مزار، تو را فرامىخواند؛ مظلوميت شگفتى است، زائران غالباً با پاهاى برهنه بر خاك گام برمىدارند و در كنار گودى كوچكى كه اين مزارها در دل آن قرار گرفته است با چشمانى اشكبار مىايستند تا زيارت كنند. اكنون چندين سال است كه سعوديان روزى حدود 5 - 4 ساعت در دو وقت درهاى بقيع را باز مىكنند تا زائران در پيشديد، مأموران مزارها را زيارت كنند. جمعيتى انبوه سرازير آن مىشود هركس به آهنگى و هوايى. امّا اين مزار بىپيرايه كه تبلورى از مظلوميت است اكنون در گرداگردش شاهد تجمّعى شگرف است. تركان با لباسهاى متحدالشكل در ميان جمع نمودى زيبا دارند و پاكستانيان با احساسى رقيق و قلبى مالامال از عشق و مظلوميت؛ التهابى شگفت.
آنان گويا در اين آينه مجموعه مظلوميت خود را نيز مىنگرند و مظلوميت خود با امامشان را يكجا فرياد مىكنند، بحرينيان با آرامش ستودنى، جمعى و گاه فردى به گونهاى دلپذير با رهبرشان راز مىگويند. و ايرانيان حضورشان جلوهاى عظيم و نمودى خيره كننده دارد، اشكها كه بر گونهها مىريزد، شانهها كه مىلرزد، سينهها كه برمىآيد و فرو مىنشيند، رگها كه متورم مىشود، چهرهها كه ملتهبانه به سرخى مىگرايد؛ چشمها نه اشك كه خون مىريزند همه و همه نمايش عظيمى را رقم مىزند.
جانبازان بر روى چرخها آرام مظلوميت را فرياد مىكنند و كهنسالان با كمرهاى خميده عشق به پيشوا را زمزمه. اينجا سرزمين عشق است و مظلوميت. عاشقان با معشوق راز مىگويند، و زمزمههايى را بر لب دارند كه فقط عاشقان دانند و معشوقان.
بقيع نيز چونان ديگر بخشهاى كهن مدينه امسال دستخوش تغييرات گستردهاى است. مساحت آن در حدود قابل توجهى افزايش يافته و ديوارى نو با ارتفاعى حدود 4 متر در حال احداث است. امّا آنچه همچنان باقى است مظلوميت بقيعيان است و مزار شاهدان تاريخ و تو كه اينك گام بر اين خاك نهادهاى اين همه را در اشكهاى جارى، بغضهاى تركيده و فريادهاى آميخته به اشك و ناله عاشقان مىبينى، به گوشهاى از احساسها و رازها بنگر: