56فاصله گرفتن از رذايل است. و مقصود، نزديك شدن خدا به ما نيست، چرا كه خداوند، به ما نزديك است:
از رگ گردن به ما باشد خدا نزديكتر
هرچه ما دوريم از او، او به ما نزديكتر
اين نصّ قرآن كريم است كه: (وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ). 1
دوست، نزديكتر از من به من است
وين عجبتر كه من از وى دورم
«سعدى» بلكه هدف، نزديك شدن ما به خداوند است از طريق كسب فضائل و از راه آراسته شدن به مكارم اخلاق و تخلّق به اخلاقالله، بهوسيلۀ بندگى و طاعت و اخلاص و تقوا، با الگو قرار دادن پيشگامان و رهيافتگان به محضر ربوبى و واصلان و مقرّبان.
«زيارت»، چون پيوند و تجديد عهد با بندگان خالص خداوند است، زمينۀ كسب صفات شايسته و عامل رشد معنوى، و در نتيجه تقرب به خدا مىگردد.
وقتى در زيارت، انسان ناقص، در برابر انسان كامل قرار مىگيرد و به آن مدل و الگو توجه مىكند، انگيزۀ كماليابى، او را به قرب معنوى به خدا مىكشد و زيارت، مايۀ تقرب مىگردد.
تقرب به اولياى خدا، راهى است براى تقرب به خداوند، چرا كه اينان، وسيله و صراط و راهنما و مشعل هدايتند.
آشنايى و انس با اينان، زائر را با خداوند هم مأنوس و آشنا مىسازد. در مسير كمال جويى، طلب و اراده، نقش مؤثرى دارد. بايد خواست تا رسيد، به شرط آنكه موانعى در كار نباشد. تا انسان نخواهد كه تقرّب بجويد، نزديك هم نمىشود.
بايد «تقرّب» جست، تا به «قرب» رسيد.
بههمين جهت، تعبيرِ «اَتَقرّب» در زيارت نامهها زياد است و ديدار مرقد ولىّ خدا، سبب نزديك شدن به خدا به حساب آمده است.