41مزار اولياى دين، چه رنجها كه كشيده و چه شهيدها كه داده است و هماكنون نيز اين خط ايثار و شهادت تداوم دارد.
وقتى زيارت بزرگان و قهرمانان و چهرههاى برجستۀ فكرى و علمى و اصلاحى و انقلابى و گراميداشت آنان و تجليل از فداكارىها و خوبىها و خدماتشان، سيرۀ عقلاى هر ملت و مذهب است. روشن است كه زيارت سرور آدميان و اسوۀ سعادت بشر، حضرترسول9 كه فرشتگان همه زائر مرقد اويند جاى خود دارد و از ارزش و تعهد و سازندگى بيشترى برخوردار است.
روح دلباخته به پاكان و قلبى كه مفتون محبت خداست و با خداييان پيوند باطنى دارد، اينگونه محبت خود را ابراز مىكند. اين، شيوهاى جديد و بدعتى نوظهور نيست. در زمان خود پيامبر هم معمول بوده است، حتى دربارۀ خود پيامبر اسلام. آمدن «اويس قرنى» به مدينه براى ديدن پيامبر، معروف است.
«عروة بن مسعود ثقفى در سال حديبيه ديده است كه چگونه اصحاب پيامبر، آب وضو و غسل او را بهعنوانِ تبرك برمىداشتند و تار موى حضرت را نگه مىداشتند. پس از فراغت از نماز، دستِ حضرت را بوسيده و بر سر و صورتِخويش مىكشيدند. وقتى بلال حبشى، مازاد آب وضوى آن حضرت را آورد، مردم براى برداشتن آن، بر سر او ريختند و حتى اگر آب به كسى نمىرسيد، از رطوبتِ آبىكه در دستِ مسلمان ديگر بود، بر خود مسح كرده، تبرك مىنمود...». 1
زيارت، تداوم همين خط است و تبرك و توسل و استشفاء و استشفاع، فيضگيرى از آن معنويات است كه سيره و روش گذشتگان صالح ما نيز همين بوده است.
پيشينه و مشروعيت زيارت
شخصيتها در هر مرام و مكتب و ملتى، نماد هويت و فرهنگ آنانند. احترام به مزار و حضور در كنار قبور آنان، تقويت آن ايدهها و عقيدههاست.