23عشق، آباد كنندۀ دل است. «عشق، وسيلهاى است كه تمام دردسرهاى كوچك را به يك دردسر بزرگ تبديل مىكند».
عشق، تحمل را مىافزايد.
ناز پرورد تنعم نبرد راه بهدوست
عاشقى شيوۀ رندان بلاكش باشدداغ محبت خدا و رسول را بر سينه داشتن، همراه است با رنجها و مشقتهايى كه در راه اين محبت است. مگر مىتوان از دشتها بهسوى خانه و ديار محبوب، گذر كرد و تيغ بيابان و خار مغيلان را در پاى نديد؟!
شيعۀ على بودن، همراه است با محروميت چشيدنها و سختى كشيدنها و بلاها و محنتها. اين خصيصۀ عشق است... و صد البته كه همۀ اينها در راهِ «دوستى»، روا و شيرين است، و «هرچه از دوست مىرسد نيكوست».
بعضىها خدمت ائمه مىرسيدند و ابراز مىكردند كه: ما، شما اهلبيت را دوست مىداريم و آنان پاسخ مىدادند كه: پس آمادۀ سختى باشيد و تنپوشى از فقر و محروميت براى خود آماده سازيد:
(مَنْ أَحَبّنا أَهلَ البيتِ فليُعِدَّ لِلْفَقرِِ - أوْ لِلْبَلاءِ - جِلباباً). 1
به قول معروف:
«البَلاء لِلولاء».
دلدادۀ محبت خدا و اولياى خدا، سر بر كف مىنهد و در كوى دوست مىرود و راضى است به هرچه كه او بپسندد. چه راحت، چه رنج، چه غم و چه شادى. بهقولِ بابا طاهر:
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد عشق، نوازشهايى در صورتِ «بلاء»، و رحمتهايى به صورتِ «رنج» به دنبال دارد كه براى عاشق، سازنده و كمالآور است و خود، نشانۀ توجه و عنايتِ محبوب به