213را بيمه نمود و... پيامبر، در وجودِ حسين، تداوم يافت.
حديث معروفِ:
«حسينٌ مِنّى واَنا مِن حسين» شايد يكى از معانىاش اين باشد كه همچنان كه حسين از من است، من هم از حسينم، يعنى اگر نام من و دينم و كتاب آسمانىام، حيات و ابديت يافته است، به بركت حسين است و من نيز از حسينم.
كربلاى حسين، مظهر و سمبل و اسوه است، مزار او نيز چنين است و زيارت قبرش هم، بيش از همه مورد سفارش پيشوايان دين است.
عاشورا، روز ناگوار و دردناكى بود. و كربلا، صحنۀ دلخراش و جانسوز...
آنچه بود، گرسنگى بود و تشنگى، غربت و مظلوميت، شهادت و خون، اسارت و زخم زبان، خستگى و گرد و غبار، دلهرۀ كودكان و رنج مادران، غم بود و درد، قتلعام و خيمههاى سوخته، قساوت دشمن و سرهاى بريده و... حسين بن على(ع) شهيد آن روز و اين صحنه است. بر مظلوميت او، نهتنها اهل زمين، بلكه اهل آسمان و فرشتگان هم مىگريند. چرا كه «كربلا»، در تاريخ بىنظير است. به بيان امامصادق(ع):
«چهار هزار فرشته، آشفته و غبارآلود، تا قيامت بر حسين مىگريند». 1
و به بيان امامرضا(ع):
«هزاران ملك، تا قيامت، همواره بر كربلاى حسين فرود مىآيند و آن را طواف مىكنند و غمگينانه بر او مىگريند...». 2
در بارگاه قدس كه جاى ملال نيست
اين، واقعيت معنوى كربلاست، هرچند كه ما، توان ادراك و فهم آن را نداشته باشيم. «امسلمه» همسر پيامبر اسلام كه تا زمان حادثۀ عاشورا زنده بود، از شهادت حسين در كربلا در خواب، باخبر شد. به اين صورت كه او را در آن ايّام، گريان ديدند.