22
عَنْ سَبِيلِ اللّٰهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ الَّذِي جَعَلْنٰاهُ لِلنّٰاسِ سَوٰاءً الْعٰاكِفُ فِيهِ وَ الْبٰادِ 1.
6. همانگونه كه اسلام رفتن به سوى كعبه را «هجرت همگان به سوى خدا» مىشمارد 2 و اين هجرت را در پهنۀ عالم ضرورى مىداند، در اديان الهى ديگر نيز حج دستورى رسمى بوده است. گواه بر شهرت حج اينكه، تاريخ و ارقام سالها را با ميزان حج تعيين مىكردند. چنانكه در ماجراى موسى و شعيب(ع) از مدت هشت سال به «هشت حج» تعبير شده است 3؛ عَلىٰ أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمٰانِيَ حِجَجٍ 4.
به گواهى شواهد مزبور، حج به عنوان يكى از مهمترين مظاهر اسلام، براى تحقق دو اصل كليّت و دوام، شايسته است و از همينرو آنچه براى ابراهيم خليل و پيش از او براى آدم اتفاق افتاد براى خاتم پيغمبران¦ نيز روى داد 5. از اينرو حج، منسكى ويژه براى ملت يا عصرى اص نيست، بلكه حج كلى و دائم است و از همينروست كه در ميان امم و اقوام گذشته و در طول قرون از تطاول سالها و روزها در امان مانده است. در فصل آينده بخشى از خطبۀ قاصعۀ اميرمؤمنان امامعلى(ع) كه ناظر به اين مطلب است بازگو خواهد شد.
* * *