21
وَ أَذِّنْ فِي النّٰاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجٰالاً وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ 1.
3. شاهد ديگر بر مطلب مزبور اينكه خداى سبحان فرمود: ما كعبه را مرجع همۀ مردم و جايگاه امان و آرامش قرار داديم؛ وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثٰابَةً لِلنّٰاسِ وَ أَمْناً. با توجه به ذيل آيه كه مىفرمايد: وَ عَهِدْنٰا إِلىٰ إِبْرٰاهِيمَ وَ إِسْمٰاعِيلَ أَنْ طَهِّرٰا بَيْتِيَ لِلطّٰائِفِينَ وَ الْعٰاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ 2روشن مىشود كه نهتنها مردم جهان بعد از نزول قرآن به زيارت كعبه فراخوانده شدهاند، بلكه همه افراد قرون گذشته نيز بايد آهنگ كعبه مىكردند؛ زيرا پيمان الهى نسبت به حضرت ابراهيم و اسماعيل اين بود كه كعبه را براى زائران و طوافكنندگان و معتكفان و ركوعكنندگان و سجدهگزاران پاك و پاكيزه نگهدارند.
4. شاهد قرآنى ديگر اينكه مىفرمايد: خداوند، كعبه را از حرمتى خاص برخوردار ساخته و عامل قيام همگانى و مردمى قرار داده است؛ جَعَلَ اللّٰهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرٰامَ قِيٰاماً لِلنّٰاسِ 3. اگر هدف همۀ انبياى الهى اين است كه مردم به قسط و عدل قيام كنند؛ وَ أَنْزَلْنٰا مَعَهُمُ الْكِتٰابَ وَ الْمِيزٰانَ لِيَقُومَ النّٰاسُ بِالْقِسْطِ 4، عامل مهمّى كه مىتواند خصوصيتهاى نژادى و جغرافيايى و اختلافهاى مكانى و پراكندگىهاى زمانى و زبانى را به يكسو نهد و بيگانگان را آشنا كند و زمينۀ قيام همۀ مردم را به قسط و عدل فراهم كند، كعبه است. از اينرو امامصادق(ع) فرمود: همواره دين خدا قائم و زنده است مادام كه كعبه پا برجاست؛
« لا يزال الدين قائما ما قامت الكعبة » 5 .
5. در فرهنگ قرآن، امتثال دستورهاى الهى، به ويژه زيارت كعبه، به مردم سرزمينى معين اختصاص ندارد و افراد هيچ منطقه به انجام مناسك حج از افراد منطقه ديگر سزاوارتر نيستند و بُعد منزل در اين سفر معنوى همچون قرب منزل است؛ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ