94حرمتى در آن نيست؟
گرچه هر يك از موارد حرام، براى فرد مُحرم داراى دليل و فلسفهاى است. شايد هم مىخواهند محرم را به تمرين فكر كردن وادارند كه اگر تا كنون بدون انديشه و فكر عملى را انجام مىداده، از اين پس، صحّت و سُقم رفتار خويش را بسنجد.
مُحْرِم كه شدى، بايد دستوراتى را كه داده شده، مدام در نظر آورى و اعمال خويش را با آن تطبيق دهى. با مردم جدل نكنى. نه تنها در ناحق، كه در حق هم، و قسم نخورى و ناسزا نگويى و در فكر خويش و آسايش خويشتن نباشى. خويش را نبينى! نه اينكه خود را فراموش كنى، بلكه خود را در راه بدارى و ببينى كه در راهى و نه در بيراهه، و در راه بودن يعنى طبق دستور عمل كردن و طبق برنامه پيش رفتن.
به اين ترتيب، محرم شدن يعنى دگر بار اسلام آوردن، دوباره تسليم شدن، تسليم شدن در پيشگاه قوانينى كه از جانب قانونگذار مطلق آمده و تو را ملزم به رعايت دستوراتى كرده و تو چون لبيك گفتى پذيرفتى كه تسليم آن دستوراتى!
شايد محرم شدن تمرينى است و يادآورى تسليمى كه بايد در طول سال و يا در بقيۀ عمر در آن ثابت قدمتر شوى.
با اين همه، احرام، بهخصوص نخستين تجربۀ آن، دلپذير است.
اما دغدغۀ اينكه آيا بر احرام خود پايبندم، مولّد دلهرۀ پنهانى است كه در ازدحام انبوه محرم شوندگان تشديد مىشود.