10چاپ و انتشار اين كتاب شايد در نگاه نخست، كارى زايد به حساب آيد؛ چرا كه در خصوص حج، بزرگان زيادى خاطرههاى زيادى نوشتهاند؛ بزرگانى كه انديشه و قلمشان شايستۀ نگارش موضوع مهمّى چون حج بوده و اين قلم قاصر شكسته را چنين جسارتى نبود كه در مقابل آن همه نوشتههاى فاخر و وزين، نوشتهاى و بلكه كتابى ارائه كند. اما در آن روزگار كه من توفيق اين سفر را يافته بودم دست بر قضا كسوت روزنامهنگارى و نويسندگى در روزنامۀ جمهورى اسلامى را نيز بر قامت خويش اندازه مىزدم و اين بود كه گرچه سفر اوّلم بود و از آن جهت بسيار پر اضطراب و پر التهاب و نيز از جهتى وظايف نسبتاً سنگين كار در هيأت پزشكى حج نيز بر دوشم سنگينى مىكرد اما حيفم آمد كه لحظات پرشور و به يادماندنى آن سفر معنوى و مقدس را به بند قلم نكشم و از آن مقالات و گزارشهايى براى روزنامۀ جمهورى اسلامى دست و پا نكنم و يا دست كم متونى براى خودم و براى آينده كه بخوانم و خاطرات شيرين و پرشور آن سفر را زنده نگهدارم.
اين بود كه با همۀ سختىهاى سفر اول و با همۀ ازدحامى كه كار در هيأت پزشكى داشت، خود را ملزم به نگارش لحظات سرشار و ثبت وقايع پربار آن سفر كردم و نيز اصرارى داشتم در ديدار اماكن مقدس بىشمارى كه غير از مسجدالنبى صلى الله عليه و آله و مسجدالحرام در مكه و مدينه و سرزمين وحى وجود داشت و تازه بسيارى را نديدم و ننوشتم.