9
پيشگفتار
ده سال پيش، زمانى كه با كاروان هيأت پزشكى حج راهىِ سرزمين وحى مىشدم، فكر نمىكردم روزى برسد كه بر يادداشتهاى پراكندۀ آن سفر پرشور، پيشدرآمدى بنويسم به رسم مقدمه تا پيشگفتار يك كتاب شود.
اما اين اتفاق افتاد و يادداشتهاى پريشان آن سفر پر التهاب، كه گويى در فضاى مهآلود آن پرواز مىكردم، به بركت صاحب آن سرزمين، كه صاحب همۀ سرزمينها و مقصد همۀ سفرهاست، انسجامى يافت تا كتابى شود يادگار آن روزهاى شيرين و پرشور و كتابى كه بهرۀ مرا از آن سفر ارزشمند مضاعف كند، البته نه از آن جهت كه خوانندگانى بخوانند - كه انشاءاللّٰه مىخوانند - بلكه از آنرو كه خود بارها آن را خواندهام و با هر بار خواندن، گويى به حجّى ديگر مشرّف شدهام و اين است كه بهرهام از آن سفر پرشور، با نگارش اين يادداشتها، كه اكنون در پيش روى شماست، بهرهاى مضاعف است.