83معنوى و نقطۀ ظهور تسليم و خضوع و خشوع عبد نسبت به حق است، منتهى به جهاتى مثبت؛ از جمله نورانيت باطن، كامل شدن حج، رضايت حق و قبولى عمل مىگردد، علاوه بر آن، به هر تار مويى كه تراشيده مىشود، حسنهاى از جانب حق به پرونده اضافه و سيئهاى از آن محو مىگردد. ايمان و يقين اضافه مىشود. كمك و نصرت حق به عبد مىرسد و حاجى و پدران و مادران گذشتهاش مورد مغفرت حقّ قرار مىگيرند. 1آرى حاجى پس از تقصير نهايى چون طفلى كه از مادر زاده شده، از تمام گناهان و تقصيرات گذشتهاش پاك مىشود و چنانچه پس از آن از قدم گذاشتن در وادى معصيت خود دارى كند و تقواى الهى را رعايت نمايد و اين تولّد معنوى را قدر بداند، مىتواند در آن فضاى نورانى و روحانى حاصله از اداى مناسك، ادامه حيات دهد و در بقيۀ زندگى، همچون ايام حج، در باطن خود زائر حق و در نهايت واصل به محبوب شده به مقام فنا و از طريق فنا به بقاى ابدى برسد:
«من حجّ ولم يفجر فكأنه وُلِدَ من امّهِ»