82باطن و روشنايى خاطر ادامه دهد.
اگر چهارچوب مناسك حج را كه باعث ممنوعيت انسان از بسيارى از امور حلال است، به رحم مادر تشبيه كنيم و زائر را در آن چهار چوب به طفل در رحم، تشبيه بىجايى نكردهايم، همانطور كه طفل در زمانى معيّن و محدود، از شش تا نُه ماه جسم ظاهر را در عرصهگاه بسيارى از ممنوعيّتها و محروميتها، در آن جايگاه محدود و تنگ به كمال و رشد معين خود مىرساند و پس از آن مجوز ورود به دنيا، اين عرصهگاه وسيع و خالى از بسيارى از محروميتها، به او داده مىشود، زائر هم در مدت محدودى كه در احرام و در حال اداى مناسك است، باطن خود را با كسب فيض و رحمت از پيشگاه حق، به كمال مطلوب مىرساند، آنگاه با حلق رأس مجوز ورود به عرصهگاه طبيعى حيات، كه جداى از آن محروميتهاى در حال احرام است، به او داده مىشود و به مسير عادى زندگى باز مىگردد.
تقصير اگر چه كارى منفى است؛ يعنى ظاهر آن كم كردن موى از روى سر و تراشيدن موهايى است كه درصدى از زيبايى انسان بستگى به آن دارد، ولى چون اجراى دستور مولا و از اجزاى مناسك و نوعى حركت