12وهابيون، كه بر خمس اشكال كردهاند مطرح مىكنيم تا زمينۀ بهترى براى پاسخ به اشكالات آنان آماده شود، زيرا اشكالاتى كه بيان كردهاند برخود آنان در مسألۀ زكات برمال تجارت وارد مىشود، در اينجا چند اشكال به صورت پرسش ذكر مىكنيم.
1. شما مىگوييد در رابطه با خمس بر درآمد، در قرآن و سنت دليلى وجود ندارد. سؤال اين است كه همين مطلب را دربارۀ زكات بر درآمدها و سود بر سرمايههاى تجارى و غير تجارى كه شما آن را واجب مىدانيد مطرح مىكنيم.
شما به چه دليل مردم را ملزم مىكنيد كه بايد زكات سرمايههاى تجارى را پرداخت كنند؟
در كجاى قرآن و سنت آمده است كه زكات سرمايههاى تجارى واجب است؟ در حالى كه در رواياتى كه خود وهابيت هم آن را پذيرفتهاند آمده است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله عُشر و يك دهم گندم، جو، خرما و كشمش را واجب كرده است، چنانكه ابن قدامه در كتاب المغنى دو روايت ذكر مىكند. در روايتى به نقل از ابو موسى و معاذ آمده است كه:
«رسول خدا صلى الله عليه و آله ما را به يمن فرستاد و دستور فرمود كه صدقه را جز از چهار چيز اخذ نكنيد: گندم، جو، خرما و كشمش.»
ابن قدامه كه از علماى حنبلى مذهب مىباشد و