29هم اكنون كه قدم در اين مسجد پرشكوه نهاديم، نمازى را كه اقامه مىكنيم به سوى مكانى است مقدّس، سرزمينى است پربركت، و خاكى است كه نزد خداوند متعال داراى ارج و منزلت است. به سوى مكه كه قبلهگاه تمامى عاشقان الهى است.
لحظاتى با خدا
روزها از پى هم مىگذرند و فراموش مىشوند، اما اى آخرين رؤياى عشق، اى بهترين لحظۀ وصال و اى بهترين لحظات زندگىام! هيچ چيز تو را از ذهنم بيرون نمىبرد.
الهى: روزها، دقيقهها و حتى ثانيههاى كوچك، كه در مسير مسابقۀ ابدىشان از يكديگر پيشى مىگيرند، لحظهاى درنگ نكردند، و روح من را نيز با سرعت از معبر زمان خويش گذراندند. الهى! اكنون كه چشم مىگشايم، ديگر فرصتى براى شركت در ضيافت رسولت نمىيابم، اينك زمانى فرا رسيده كه بايد خود را براى لحظۀ وداع آماده سازم. چه بسيار زيبا گذشت لحظات در كنار او بودن، و چه بسيار عنايت فرمود به من در هفت روزى كه مهمان او بودم.
الهى! آنچه اكنون در اينجا يافتم و آنچه در وجودم پديدار شد، نقش بست و روح جاودانۀ تو به آن دميده شد.
همه و همه از لطف و عنايت تو نسبت به من حكايت داشت.