11زيد فقط براى آن نبود كه صرفاً حسينى علوى است؛ بلكه از آنجا ريشه مىگرفت كه وى يك فرد هاشمى است كه با خاندان اموى روياروى شده است. فقط عدۀ قليلى از بينش كافى برخوردار بودند و با يحيى بن زيد - به منظور حمايت از اهلالبيت عليهم السلام و با شناخت كافى نسبت به آنها - همراهى مىكردند؛ زيرا تودۀ مردم ايران در چنان روزگارى اهلالبيت عليهم السلام را درست نمىشناختند. تشيع - با مفهوم خاصّ خود - جز پس از آمدن امامرضا عليه السلام به ايران، ظهور نكرد و مأمون از حضور شيعيان نزد امامرضا عليه السلام و تجمع آنها با آنحضرت ممانعت به عمل نمىآورد؛ بنابراين امكان دسترسى به آن امام و تجمع مردم با او، و مناظرۀ علما با وى در فنون مختلف به دستور مأمون، و محكوم و فلج شدن مناظره كنندگان و ظهور كرامات و مشاهدۀ فضائل آنحضرت نظرهاى اهل بصيرت را به شايستگى فزونتر و صلاحيت بيشتر آنحضرت براى احراز مقام خلافت جلب مىنمود، و اذهان آنها را متوجۀ اين حقيقت مىساخت كه آنحضرت و آبا و اجداد او سرچشمۀ علم نبوى و گنجوران وحى و امامان به حق مىباشند. در ايام امامرضا عليه السلام بود كه مشعل تشيع در قم براَفراشته شد و اين سرزمين، دورۀ مهمى را به خود ديده بود كه در آن بزرگان و برجستگانى از علما و رُواتِ موثقى به سر مىبردند.
اقامت امامرضا عليه السلام در خراسان از دو سال تجاوز نكرد و