17حكمت بعض احكام بر مدارك عقليۀ ما پنهان است 1 و امروز سوال مىكنند كه چيست ارزش كردارى كه اسرار حكمتهاى آن را به مقدارى كه معرفت آن ممكن است، ندانيم و آنچه را شريعت مطهره آورده شكى در آن نيست و فرمان او در مقام امتثال، مسلمانان را كافى است. لكن مجرد عمل بدون توجه به فوايد و آثارى كه در زندگى بر آن مترتب است، عاجز و قاصرتر از آن است كه بنده را برساند به آن مرتبه و درجه از خير كامل و خوشى زندگى كه مقام انسانيت ميل به سوى آن دارد؛ و روان آدمى مرتبهاش بلندتر از آن است كه در فرمانبردارى از خداوند سبحان به آنچه مردمان بىتوجه و كم انديشه قناعت مىكنند، قانع باشد. پس ديدند سزاوار ايشان است كه حكمت خداوندى را در احكام و قوانينش جستجو كنند و سؤال كنند چرا خداوند بزرگ بر كسانى كه توانايى و قدرت اعمال حج را دارند، آن را واجب فرموده است.
نيروى خالص دينى و زيبايى و استوارى شريعت اسلامى مرا بر آن داشت كه رسالهاى، در پايان كتاب منهاج 2 كه در جامعيت و اشتمال بر كليه مسائل حج و احكام آن مانند درختى برومند با شاخههاى بسيار و ميوههاى بىشمار است، و مشتمل بر مقاصد و