45«إنه ليس في القبر ولا في الارض ولا في الجنة بل هو في مقعد صدق و عند مليك مقتدر»؛«او نه در قبر است و نه در زمين و نه در بهشت؛بلكه او در بهترين جاها و پيش پادشاهى قدرتمند است 1».
حج زيارت كردن خانه بود
حج رب البيت مردانه بود
غافلان خفته
بايزيد بسطامى شبى از حرم بيرون آمد و در اطراف آن طوفى كرد،هيچ مشتاقى و ذاكرى و مناجاتى مشغول به كار نديد،جانش از آتش حسرت به جوش آمد،لاجرم در مناجات و خروش آمد كه:
الهى! اين چنين در گاهى كه تراست،از مشتاقان خالى چراست؟
ندايى شنيد كه اى بايزيد! هر كسى محرم خلوتخانۀ راز ما نتواند شد و در عرض راز و نياز با حبيب ما انباز نتواند گشت. 2
هاتفى گفتش كه اى حيران راه!
در هواى دوست
ابراهيم ادهم دست از پادشاهى بلخ بشست و به اورنگ (تخت) فقر