84قهراً انسانيت را هم از دست داده است؛ زيرا سرّ عبادات است كه تربيت كننده و انسانساز است و اگر كسى به سرّ عبادت نرسد انسان نيست.
تا اينجا آنچه از بيانات و كلمات امام سجّاد، امام باقر و امام صادق - عليهمالسلام - روشن شد، اين است كه دستورات دين، ظاهرى دارد و باطنى. باطن آنها با جان انسانها كار دارد و ديگران كه مسألۀ اخلاق را در حدّ ملكات فاضله يا رذيله تبيين مىكردند، مسألۀ تجسّم و تجسّد انسان به صور ملكات نفسانى را نمىتوانستند تبيين كنند، گرچه تعبّداً مىپذيرفتند و نقل هم مىكردند كه برخى بصورت حيوان محشور مىشوند ولى راه علمى براى اثبات آن نداشتند. امّا بر اساس دو مبناى حكمت متعاليۀ: 1 - جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس 2 - حركت جوهرى، به خوبى مىتوان براى اين روايات، ديدگاه علمى درست كرد و آنها را از راه علمى فهميد كه چگونه يك شخص به صورت انسان حركت مىكند امّا در واقع حيوان است. در عين حال كه انسان بوده حيوان شده است، نه اين كه حيوانى بشود در عرض انسان نظير حيوانات ديگر، بلكه ميمونى است انساننما، خوكى است انساننما و گرگى است انساننما و ... و اينجا خُلق و خوى اوّليۀ انسان هست كه به صورت حيوانيت اجرا مىشود.
مطلب ديگر آن كه: در جريان حجّ، خداوند متعال فرمود: «فِيهِ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ ...» 1 گرچه در بسيارى از موارد سخن از آيه و علامت است، ليكن در مورد حج فرمود: «آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ» آيات و نشانههاى فراوانى در حجّ