53دوّم زمانى بود كه ابراهيم خليل - سلام اللّٰه عليه - از طرف ذات اقدس اله مأمور شد تا اعلان حج كند و به مردم دستور داد كه به حج بياييد ابراهيم - سلاماللّٰه عليه - بالاى كوه ابوقبيس رفته، دستور پروردگار را اعلام كرد كه:
«از هر راهى كه هست، به زيارت بيت خدا مشرف شويد.» مرد و زنِ جهان بشريت كه در اصلاب پدرانشان بودند، همگى لبّيك گفتند. اين صحنۀ لبيكگويى به دعوت خليل، مشابه صحنۀ لبيكگويى دعوت خداوند متعال است در جريان عالم ذرّ و ذرّيه. همانطورى كه آن صحنه الآن هم هست، صحنۀ تلبيه دعوت خليل حقّ نيز الآن هست. اينها كه قضيّۀ تاريخى نيستند، چون سخن از ذرّات ريز و صلب و رَحِم نيست، سخن از فطرت و روح است.
در حقيقت ارواح بشر و فطرتهاى آنها پاسخ مثبت دادند هم به دعوت خدا و هم به دعوت خليل خدا. آنها كه در دعوت خليل خدا، خليل را ديدند، در هنگام لبيك هم مىگويند: «لبّيك داعى اللّٰه، لبّيك داعى اللّٰه» و آنان كه در هنگام تلبيه به اعلان حضرت خليل، صاحب اصلى وذات اقدس اله را مشاهده كردند، در هنگام تلبيه مىگويند: «لبّيك ذا المعارج لبّيك لبّيك مرهوباً مرعوباً اليك لبّيك، لبّيك لا معبود سواك لبّيك، لبّيك لا شريك لك لبّيك» 1 و مانند آن.
اين دو نوع پاسخ دادن، دو نوع آگاهى داشتن و عبادت كردن، در بسيارى از مسائل دينى مطرح است؛ مثلاً افراد عادى كه قرآن را تلاوت مىكنند، براى آنها مطرح نيست كه اين سخنان را از چه كسى مىشنوند. امّا