21و مسألۀ «تزكيه» (وَ يُزَكِّيهِمْ) 1 براى بيان باطن اعمالى است كه انسان با آن اعمال، خداى خود را عبادت يا دستورش را امتثال مىكند. بنابر اين، هر عملى سرّى دارد كه توجه به آن سرّ، مايۀ تزكيۀ روح خواهد بود. و رسول خدا - ص - گذشته از آن كه مفسّر و معلّم قرآن و حكمت است، مبيِّن راز و رمز اين كتاب و حكمت نيز مىباشد. پس بايد گفت كه مزكّى نفوس هم هست.
قسمت مهمّ تزكيۀ نفوس در سايۀ آشنايى به اسرار عبادات و دستورات دينى است. و حج در ميان ديگر عبادات، خصيصهاى دارد كه دربارۀ اسرار آن، ائمه - عليهمالسلام - به شاگردان خود دستورات سودمندِ بهتر و بيشترى دادهاند؛ مثل پرسش و پاسخ امام سجّاد - عليه السلام - با شبلى. اين روايت از نظر سند مُرسَل است، و ليكن مضمون بسيار بلند و برجستهاى دارد.
حج مال خداست
«وَ لِلّٰهِ عَلَى النّٰاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطٰاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً.» 2
حج للّٰهو مال خدا است و اين تعبير تنها مخصوص حجّ است و در مورد نماز، روزه و ... مانند اين تعبير نيامده است. اگر زائرى به قصد سياحت يا تجارت و مانند آن، راهى مكّه شود سير او سير الى اللّٰه نيست و فاقد سرّ است. مهمترين سرّ حجّ آن است كه اين سير، «الى اللّٰه» باشد؛