40بورخارت از دو كوچه به نامهاى «الزقاق الصينى» و «زقاق الحجر» ياد مىكند كه مىگويد: در اين كوچه حضرت زهرا - سلاماللّٰه عليها - و ابوبكر بدنيا آمدهاند، و علت اين كه نام اين كوچه را «زقاق الحجر» (يا سنگ) گفتهاند بخاطر سنگى در آن بوده است كه همواره به پيامبر - ص - در هنگام عبور و مراجعت از كعبه سلام مىداده است. منتهىاليه شهر مكه از طرف المعلّىٰ و محل اتصال آن به الغزى، دشتى شنى است كه در آن برخى قهوهخانههاى خلوت قرار دارد و در كنارۀ اين دشت شنى تعدادى بركۀ آب قرار دارد كه قوافل حجاج از آب آن استفاده مىكنند؛ يكى از اين بركهها از آنِ قافلۀ مصريها و ديگرى از آنِ شاميها مىباشد كه در سال 821 ه . ساخته شده است و در نزديكى اين بركهها مسجدى مىباشد بنام «جامع السليمانيه» و مشهور در مكه اين است كه بر مسلمانانى كه از قندهار و افغانستان و كشمير و ديگر سرزمينهاى مسلماننشين واقع در سند به مكه مىآيند «سليمانيه» مىگويند. و در برابر سليمانيه، در سمت شرقى كوه، كوى «شعب عامر» در همسايگى «الغزّى» و «شعب على» قرار دارد. در اين كوى دستفروشان دورهگرد از اعراب بدوى سقيف و قبائل قريش سكونت دارند. علاوه بر اينها گروهى از خانوادههاى شرفاى تهىدست نيز زندگى مىكنند. در اين كوى برخى آسيابهاى بزرگ كه از آنِ حاكم تركى است، قرار دارد. علاوه بر اين، در اينجا پارچههاى پنبهاى و كتانى رنگآميزى مىشود.
در پايان خيابان المُعلّىٰ و در فاصلۀ نه چندان دور از كاخ شريف مكه كه در شمال منطقۀ البرك مىباشد، آرامگاه ابوطالب عموى پيامبر - ص - و پدر امام على - ع - قرار دارد كه وهابيان به تخريب ساختمان آن پرداخته و آن را به تلى از خاك تبديل نمودهاند، و پس از تخريب ساختمان، محمد على پاشا تجديد بناى آن را مناسب نديد. بورخارت مىگويد: مردمان مكه