190گردش است. در اين گرداب فرد وجود ندارد«من» در آن حل شده است.
به نظر دكتر: «حج عبارت است از يك تمرين همه ساله و همه نسله براى انسان بودن و براى جامعۀ ابراهيمى داشتن». 1 او بسيار متأثر است از اينكه در عصر حاضر فلسفۀ اصلى حج فراموش شده و مسلمانان خوار شدهاند، فلسطينيان آوارهاند.
مسلمانهاى ديگر كشورها توجّهى كه بايد نسبت به آوارگى آنها داشته باشند ندارند.
هجوم زائرانى كه به گفتۀ ايشان به دعوت ابراهيم آمدهاند تا به اين بت شكن بزرگ تاريخ نشان بدهند كه ما به نهضت تو وفاداريم. به بازارها و هفت ساعت در بازارها اجناس بنجل آمريكايى و ژاپنى را خريد مىكنند، در قهوه خانه ها وقت را به بطالت مىگذرانند، او را رنج مىدهد و درد مندانه به انتقاد مىپردازد.
حج ازنظر دكتر شريعتى يك تعريف خاصى ندارد و اگر خواسته باشيم به اين سؤال كه حج چيست؟ پاسخ بدهيم بايد به شمارۀ همۀ حج گزاران از اوّل تاريخ حجّ تا كنون پاسخ دهيم. ولى در مجموع حج را مىتوان «حركتى از خود به سوى خدا، همگام با خلق» دانست. حج در ميان همۀ احكام و اعمال ديگر مذهبى يا غير مذهبى ممتاز است.
اگر بخواهيم حج را از ديد دكتر شريعتى بيان كنيم، بايد حدّاقل هر دو كتاب تحليلى ازمناسك حجّ و ميقاتبا ابراهيم او را بازنويسى كنيم؛ زيرا در واقع كسى كه بخواهد برداشت ايشان را از حج بفهمد بايد همۀ گفتهها و نوشتههايش را در زمينۀ حج به دقّت بخواند؛ يعنى مطلبى در حدود 999 صفحه را؛ زيرا خود ايشان مىگويند:
«... بنابراين خواهش مىكنم كه اوّلاً: بحث امروز مرا به عنوان يك سخنرانى و يا يك كنفرانس مستقل تلقّى نفرماييد، و دوم اينكه اگر بتوانيد جلسات بعدى را هم كه اساسىترين مطالبم را در اين جلسات مطرح خواهم كرد بشنويد و اگر نتوانستيد بشنويد، آنچه را كه امروز مىشنويد به عنوان سخن من دربارۀ حج تلقّى نفرماييد، بلكه سخن من در «پيرامون» حجّ است ... من اين مسأله را از ديد خاصّى كه دارم تحليل مىكنم، ولى مىخواهم عرض كنم كه براى توضيح بيشتر و براى روشن شدن هر چه دربارۀ حج