42بر مُدّعىٰ.
و امّا كعبه؛ ناميده شد به اين اسم به چند جهت :
اوّل اينكه در لغت عرب هر چيز بلند و مرتفع را كعب گويند، پس بجهت شرافت و علوّ مرتبۀ اين مكان، كعبهاش گفتند.
دوّم مروى است كه آن را كعبه گفتند بجهت اينكه مربّع است، و مربّع شد بجهت آنكه برابر بيت المعمور واقع شده؛ و آن مربّع است بجهت آنكه مُحاذى 1 عرش الهى است، و عرش نيز مربّع است بجهت كلماتى كه بناى اسلام آن است، [ و آن كلمات] چهار است، و آن :
سُبحانَ اللّٰه و
الحَمدُ للّٰه و
لا الٰهَ الّا اللّٰه و
اَللّٰهُ اكبر است 2.
سيّم روايت شده كه آن را كعبه گويند بجهت اينكه وسط دنيا است 30 و اوّل او خلق شده، بعد از آن زمين را از زير آن كشيدهاند در بيست و پنجم ماه ذى القعدة الحرام 4، و به اين سبب، روزِ آن را دحو الأرض گويند.
و از رسولخدا صلى الله عليه و آله مروى است كه : وسط زمين كعبه است 5، و از [ امام] رضا عليه السلام مروى است كه خانۀ كعبه در وسط زمين شد بجهت اينكه زمين را از زير آن پهن كردند، و از جهت آنكه فرض اهل مشرق و مغرب در اين مساوى باشد 6. و نيز از رسولخدا صلى الله عليه و آله مروى است كه وسط زمين بيتالمقدّس است 7. و حديث كعبه را حمل نمودهاند به اينكه نسبت به معموره 8 است نه مطلق زمين، و حديث قدس را حمل نمودهاند بر آنكه زمين محشر است و حشر هم در آنجا خواهد شد، و ظاهراً نظر به