27تو اصل اين اساس بود، و به او تمام شد اين بنا. آن حضرت در جواب فرمودند : كسى را كه خدا گمراه كرد و چشم باطنش را نابينا ساخت، حق به نظرش پست و زشت آيد و لذّت نمىبرد، و خوشگوار او نمىشود، و مىگردد شيطان ولىّ او و مونس و مربّى او، و مىبرد او را تا برساند به درياها و گردابهاى هلاكت، پس بيرونش نخواهد آورد تا اينكه به وخامت و شقاوت عاقبت مىرود از دين؛ و اين خانه را چنين ديدى كه محض خشت و گل است، و حال آنكه خانهاى است كه خداوند حكيم، بندگان خود را به امتحان اين خانه، به عبادت خواسته است، و مردم را طلبيد به زيارت اين خانه تا امتحان بشوند در آمدن به اين خانه، و تحريص نمود بندگان را به تعظيم و زيارت آن، و اين خانه را محلّ قرار پيغمبران خود كرده، و قبلۀ نمازكنندگان گردانيده، پس اين يك شعبهاى است از شعبههاى رضاجويى خدا، و يك راهى است از راههاى رسيدن به آمرزش خدا، نصب كرده شده بر وجهى كه دلالت مىكند بر اينكه بناكنندۀ اين بنا در مرتبۀ جامعيّت كمال است، و ظهور عظمت و جلال و كبرياىِ 1 آن صانع بىمثال در اين بنا است، كه معنى بندگى و اطاعت و فرمانبردارى بنده مر مولاى خود را به محض اطاعت و فرمانبردارى، بدون شائبۀ حظّ نفس و التذاذ و متابعت هوا و هوس نفسانى؛ در ضمن اين بنا است كه اگر خلقت او را بر وجه ديگر مىكردند كه آراسته مىشد به حَلى 2 و حُلل 3 و جواهر گرانبها، و تو را مىخواند به خانۀ خود، كجا ظاهر مىشد كه آمدن تو به اين خانه محض اطاعت معبود است نه متابعت است هواى نفس را ؟ پس حقيق 4 و شايستۀ تردّد معبوديّت و فرمانفرمايى در امور و شايسته در اينكه قبول نهى او شود در مناهى، خداوندى است كه ابداع نمود ارواح را، و انشا نمود صورتها را 5.