46در نيمه راه و در مسجد مردم را به بيعت دعوت كردند . در همين هنگام ، گروهى در خانه على ( عليه السَّلام ) يا نقطه ديگر اعتصاب نموده ، و همگان خواهان امامت و پيشوايى على ( عليه السَّلام ) بودند و از همان روز تشيع پديد آمد .
پاسخ
بايد توجه نمود كه اعتصاب آنان انديشه خلق الساعه اى كه نتيجه وقايع آن روز باشد ، نبود ، آنها به سابقه سفارش هاى پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) بر خلافت على ( عليه السَّلام ) اصرار ورزيدند و خواستار پياده شدن وصيت پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) درباره او بودند .
مسعودى در مروج الذهب در حوادث پس از درگذشت پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) مى نويسد : امام على ( عليه السَّلام ) و گروهى از شيعيان او در منزل وى نشستند و حاضر به بيعت با ابى بكر نشده و خواهان پيشوايى على ( عليه السَّلام ) بودند . 1 گروهى از صحابه وقتى از بيعت عده اى با ابى بكر مطلع شدند ، زبان به اعتراض گشودند ، مثلاً سلمان برخاست و گفت : به دنبال سالخوردگان رفتيد ، و از سرچشمه علم غافل شديد ، هرگاه خلافت را در اهل بيت پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) قرار مى داديد ، حتى دو نفر هم بر سر آن اختلاف پيدا نمى كردند . 2
ابوذر وارد مدينه شد و از بيعت سقيفه آگاه گشت ، رو به صحابه پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) نمود و به اعتراض گفت : به فرد پايين تر راضى شديد و پيوند رسول خدا ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) را ناديده گرفتيد ، اگر از اهل بيت او پيروى مى كرد ، دو نفر با شما اختلاف نمى كرد . 3
اينها نمونه هايى است از كلمات صحابه كه از بيعت سقيفه انتقاد كرده اند و خواهان پيشوايى على ( عليه السَّلام ) شدند . اين نوع طرز تفكر زاييده روز سقيفه نبود ، بلكه نتيجه آگاهى هاى آنان از سفارش هاى پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) و پيام هاى او درباره پيشوايى على ( عليه السَّلام ) بود .