9
پيشگفتار [مؤلف]
افراد آگاه از شرايط حاكم بر جهان اسلام، به خوبى مىدانند كه امروزه «امّت» اسلامى به صورت «امّتها» درآمده و هر امتى براى خود راه و رسمى دارد. در نتيجه زمام زندگى آنان به دست افرادى افتاده است كه سيادت و بقاى خود را در گرو دامن زدن بر اختلافات مىدانند. از اين جهت در اين راه به صورتهاى مختلف سرمايهگذارى نموده و از هر وسيلۀ ممكن بهره مىگيرند.
جاى گفتگو نيست كه در ميان طوايف اسلامى، مسائل اختلافى وجود دارد، هرچند بيشتر آنها مربوط به مسائل كلامى است كه متكلّمان اسلامى پايهگذار آنها هستند و نوع مسلمانان از آن اختلافات آگاهى ندارند، ولى در برابر مسائل اختلافى، محورهاى مشتركى وجود دارد كه حلقه اتصال در ميان آنها است، بلكه نقاط مشترك فزونتر از نقاط اختلافى است - معالوصف - سرمداران اختلاف، برآن تكيه كرده و از بازگويى مسائل مشترك در اصول و فروع سرباز مىزنند.
در يكى از كنفرانسهاى مربوط به «تقريب ميان مذاهب اسلامى»، تبيين موضوع مذاهب فقهى در مورد احوال شخصى (نكاح، طلاق، ارث و...) به اينجانب واگذار شد، نگارنده در اين مورد، رسالهاى تقديم كنفرانس نمود كه اعجاب شركتكنندگان را برانگيخت و هرگز براى آن پيش از مطالعۀ رساله، قابل قبول نبود كه فقه شيعه در اكثر مسائل مربوط به اين سه باب، با مذاهب چهارگانۀ فعلى اهل سنّت وحدت نظر دارد.
آنان از دور، دست بر آتش دارند و شيعه را يك طايفۀ بريده از ديگر طوايف اسلامى مىانگارند و شب و روز در وسائل ارتباط جمعى، بر ضد اين گروه مظلوم