182بهخوبى آن را تقسيم كند (الوسيلة الى نيل الفضيلة ، ص 148 و 149).
اين به آنچه ما پيرامون آن سخن مىگوييم ارتباطى ندارد، زيرا ما دربارۀ چگونگى دست بردن به سهم امام عليه السلام در زمان غيبت او سخن مىگوييم.
نظر ابن حمزه در دخل و تصرّف در حقّ امام عليه السلام تقسيم آن است ميان فقراى شيعه. او مىگويد: «اگر امام حاضر نباشد، در اين صورت چند نظر ابراز شده است و نظر صحيح نزد من آن است كه سهم او ميان دوستدارانش كه به حق امام آگاهى دارند و فقير و صالح و درستكارند تقسيم مىگردد» (وسيله ، ص 148).
و من مىگويم: اين يكى از آرايى است كه شيخ مفيد - در آنچه گفته آمد - مىگفت خمس ميان سادات و شيعيان فقير تقسيم مىشود، پس اين تحوّل مورد ادّعا در نظريۀ خمس كجاست؟
نويسنده مدّعى است مرحلۀ پنجم اين تحوّل يك قرن پيش روى داده است و براساس آن بر فقها جايز است براى برپاداشتن ستونهاى دين و دادن هزينه طلبۀ علوم دينى در سهم امام عليه السلام دست برند.
پاسخ او اين است كه توضيح داديم هيچ نصّى در اين مسأله نرسيده است و از همين رو علما در چگونگى دخل و تصرّف در سهم امام با يكديگر اختلاف يافتند و اين پس از هنگامى بود كه نظر مشهور قائل به وجوب پرداخت خمس در زمان غيبت شد.
از پديد آمدن اختلاف آراء، با درنظر گرفتن اينكه نكتۀ مهم، رسيدن به شكل صحيح مسأله است، چارهاى نيست، و ما هنگام ارائۀ