13
نويسنده، شيعه نيست!
اين نويسنده مىگويد: در كربلا زاده شدم و در دامان پدر متديّنم در محيطى شيعى رشد كردم و در مدارس كربلا درس خواندم تا جوانى بُرنا شدم. در اين هنگام پدرم مرا به حوزه علميۀ نجف، گوهر حوزههاى جهان، فرستاد تا از دانش دانشمندان برجسته و بنامِ آن روزگار همچون آيةاللّه العظمى سيد محمّد آل حسين كاشف الغطاء بهره بَرم.
پاسخ اين سخن آن است كه بدون هيچ ترديدى اگر كسى كتاب «للّٰهِِ ثمّ للتاريخ» و يا ترجمۀ آن «اهلبيت از خود دفاع مىكند» را از نظر بگذرانَد يقين مىيابد كه نويسندۀ آن نه شيعه است نه عالمى از علماى شيعه و نه هرگز - چنان كه ادّعا مىكند - بخشى از زندگى خود را در حوزۀ علميۀ نجف سر كرده، زيرا:
1 - نويسنده در همه جاى كتاب واژۀ «سادة» را به كار مىبَرد و مقصود او از اين واژه علماى شيعه است. او هيچ يك از علما و فضلايى را كه در كتابش نام مىبَرد «شيخ» نمىخوانَد و به هر يك از آنها واژۀ