71ثانياً: قسمتى از اين روايات، كه بر تحريف حمل شده است، جنبۀ تفسيرى دارد. به عبارت ديگر، مفاد كلّى آيه در روايت تطبيق بر مصداق شده، و عدهاى تصور كردهاند كه تفسير و تطبيق مزبور جزء قرآن بوده و از آن حذف گرديده است. مثلاً «صراط مستقيم» در سورۀ حمد، در روايات به «صراط پيامبر و خاندان او» تفسير شده، و پيداست كه چنين تفسيرى، تطبيق كلى بر فرد اعلاى آن است. 1
امام خمينى رحمه الله رواياتى را كه از آنها تحريف برداشت شده بر سه دسته تقسيم كرده است:
الف - روايات ضعيف، كه به آنها نمىتوان استدلال كرد.
ب - روايات ساختگى، كه شواهد جعلى بودن در آنها نمايان است.
ج - روايات صحيح، كه اگر در مفاد آنها كاملاً دقت گردد روشن مىشود كه مقصود از تحريف در آن روايات، تحريف معانى آيات قرآن است نه تغيير الفاظشان. 2
ثالثاً، كسانى كه مىخواهند عقيدۀ واقعى پيروان يك مذهب را به دست آورند بايد به كتابهاى عقيدتى و علمى آنها رجوع كنند، نه به كتابهاى حديثى كه نظر مؤلف از تأليف آن، بيشتر گردآورى