70(ص 144) مىگويد: عدم تحريف، رأى شيعه اماميه است.
8 - علامه حلى (م 726 ه . ق ) در كتاب اجوبة المسائل المهناويه (ص 121) مىگويد: «حق اين است كه هيچگونه زياده و نقيصهاى در قرآن راه نيافته است و من از قول به تحريف به خدا پناه مىبرم، زيرا اين امر موجب شك در معجزۀ متواتر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مىگردد.»
آرى اين عقيده، پيوسته مورد نظر بزرگان علماى اماميه در اعصار گوناگون بوده است، چنانكه در عصر حاضر نيز همۀ مراجع تقليد شيعه، بدون استثناء داراى چنين عقيدهاى مىباشند.
اگر بگوييد در كتب حديث و تفسير رواياتى وارد شده است كه برخى آنها را دليل بر تحريف قرآن قرار دادهاند، پاسخش اين است:
اوّلاً: اكثر اين روايات از طريق افراد و كتابهايى نقل شده كه از وثاقت و اعتبار لازم برخوردار نيستند، مانند كتاب قراءات احمدبن محمد سيارى (م286) كه علماى رجال، روايات او را ضعيف خوانده، و مذهب او را فاسد دانستهاند 1 يا كتاب على بن احمد كوفى (م352) كه علماى رجال دربارۀ او گفتهاند: در پايان عمر راه غلوّ را در پيش گرفت. 2