30يارى كند و خوار ساز آن كس را كه على را خوار سازد، و حق را با او و در مدار او قرار ده. حاضران اين مطلب را به غايبان ابلاغ كنند.
اين حديث كه به حديث غدير معروف است را 110 نفر از صحابه، 84 تن از تابعين و 360 نفر از علما و محدثان اسلامى نقل كردهاند، و از اين رو در اصالت و اعتبار اين حديث جاى هيچ ترديدى وجود ندارد. همچنين گروهى از علما به طور مستقل دربارۀ اين حديث كتاب نوشتهاند، كه در آن ميان، جامعترين آنها كتاب شريف الغدير نگارش علامه حاج شيخ عبدالحسين امينى (1320 - 1390 ه . ق) مىباشد.
اكنون بايد ديد مقصود از مولى بودن پيامبر، و مولى بودن على چيست؟ قرينههاى بسيارى گواهى مىدهند كه مقصود از اين تعبير، امامت و رهبرى است، كه به برخى از اين قرينهها اشاره مىكنيم:
الف - در ماجراى غدير، پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم كاروان زائران خانۀ خدا را در سرزمينى بى آب و علف، آن هم در نيم روزى بسيار گرم، متوقف ساخت.
گرمى هوا به حدّى بود كه حاضران نيمى از عباى خويش را بر سر افكنده و نيم ديگر را نيز زير پاى خود قرار داده بودند. با اين تمهيدات، طبعاً پيامبر بايد سخنى بگويد كه در هدايت امت، نقشى كليدى و سرنوشت ساز داشته باشد، و براستى چه كارى مىتواند در سرنوشت مسلمانان از تعيين جانشين، كه مايۀ وحدت كلمۀ مسلمين و حافظ دين است، سرنوشت سازتر باشد؟