23
به حج برود، هرچند آن شرايط را از دست داده باشد. (م42)
[28] مستطيع بايد خودش به حج برود و حج ديگرى از او كفايت نمىكند، مگر مريض يا پير كه حج بر او مستقر شده ولى خودش نمىتواند به حج برود كه در اين صورت بايد شخصى را به نيابت از خود به حج بفرستد.(م43)
[29] كسى كه بعد از استطاعت مالى، بدون تأخير، سعى در رفتن به حج داشته و در قرعهكشى شركت نموده و از جهت اينكه قرعه بهنامش اصابت نكرده، نتوانسته به حج برود مستطيع نشده(1) و حج بر او واجب نيست، ولى اگر كوتاهى كرد و تأخير نمود و در سالهاى بعد در قرعهكشى شركت كرد، حج بر او مستقر شده است، هرچند قرعه به نام او اصابت نكند.(2)(م55)
آيةاللّٰه مكارم : در صورتىكه راه مشروع منحصر به شركت در قرعهكشىباشد.
آيةاللّٰه تبريزى : در صورتى كه از رفتن به حج به صورت آزاد متمكن نباشد.
آيات عظام مكارم،
تبريزى، صافى : مشروط بر اينكه مطمئن بوده كه در مرحلۀ قبل، قرعه به نامش اصابت مىكرده.