50شيخ يوسف بحرانى در حدائق، در بحث «احكام مسجدها»، بر حرام بودن ورود يهود و نصارا به مسجدها، تنها به دو روايت استدلال مىكند كه مضمون هر دو روايت، يكى است.
بنابراين، مجموع دليلهايى را كه فقيهان بر ناروايى ورود كافران به مسجد اقامه كردهاند، مىتوان اين چنين دستهبندى كرد: «كتاب، حديث، اجماع، سيره يا شهرت عملى و ديگر تأييدكنندهها».
بررسى دليلها
فقيهان، هنگام بحث و بررسى، ميان مسجدالحرام و ديگر مسجدها جدا كردهاند. هر چند در نتيجه، نظريه يكسان دادهاند، ولى در دليلهايى كه اقامه كردهاند و چگونگى استدلال، فرق گذاشتهاند. ما نيز به پيروى از آن بزرگان، بحث و بررسى دليلها را در دو مورد دنبال مىكنيم:
1. ناروايى ورود كافران به مسجدالحرام.
2. ناروايى ورود كافران به ديگر مسجدها.
ناروايى ورود كافران به مسجدالحرام
مهمترين دليلىكه فقهاى شيعه و سنى بر ناروايى ورود كافران به مسجدالحرام اقامه كردهاند، اين آيه شريفه است: (يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاٰ يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ بَعْدَ عٰامِهِمْ هٰذٰا...) (توبه: 28).
بىگمان آيه شريفه، در مورد مشركانى نازل شده است كه هنگام حج، براى انجام مراسم خود به مسجدالحرام مىآمدند و كنار آن، به كار تجارت و بازرگانى نيز مىپرداختند تا اينكه در ذىحجه سال نهم هجرت، على(ع) از سوى پيامبر(ص) مأموريت مىيابد با ابلاغ اين دستورِ خداوند، آنان را از آمدن به مسجدالحرام و مكه باز دارد. بنابراين، مخاطبان اصلى آيه شريفه، مشركان و بتپرستانى هستند كه براى انجام مراسم