21آقا بزرگ طهرانى در الذريعه مىنويسد:
شيخ مَحْمود طهرانى مشهور به مُعَرَّب ردّى بر «فصل الخطاب» نگاشت و نامش را «كَشْفالارتياب عن تحريف الكتاب» 1 نهاد. چون اين مطلب به شيخ نورى رسيد، رسالهاى فارسى جداگانه در جواب از شبهات «كشف الارتياب» 2 و اين بعد از طبع «فصل الخطاب» و نشر آن بود.
و شيخنا [محدث نورى]، پيوسته توصيه مىنمود كه: هر كس نسخهاى از «فصل الخطاب» نزد اوست، بايد اين رساله را بدان ضميمه نمايد به جهت آنكه اين رساله به منزلۀ متمّمات آن است.
و شيخنا عادتش اين بود كه مىگفت: راضى نيستم از كسى كه «فصل الخطاب» را مطالعه كند و نظر در اين رساله [«رسالة فى جواب عن شبهات كشف الارتياب»] را واگذارد. 3
شيخنا در اوّل رسالۀ جوابيّه گفته است: مراد من هم از كتاب، قرآن موجود ميان دَفَّتَيْن نيست؛ به علّت آن كه آن قرآن بر آن حالتى كه بينالدفّتين در عصر عثمان بود، اينك هنوز باقى است؛ نه زيادى بر آن عارض شده است نه نقصان. بلكه مراد من كتاب الهى نازل شده است. 4
آقا بزرگ طهرانى كه شاگرد او است، ادامه مىدهد: