54نتيجه بايد اولاً ببينيم اماميه را مبتدع 1 مىدانند يا خير و ثانياً در صورت مبتدع دانستن، اين بدعت را منجر به كفر مىدانند يا نه؟ از برخى تعابيرشان استفاده مىشود كه اقتداى به رافضه را صحيح نمىدانند. 2
البته در عبارات اهل تسنن رافضى مساوق با شيعه نيست؛ بلكه گروه خاصى از شيعه هستند كه علناً خلفا را سب و لعن مىكنند. ذهبى بعد از آنكه ابان بن تغلب را با عبارت
«شيعىّ جلد، لكنّه صدوق، فلنا صدقه و عليه بدعته» توثيق مىكند، در جواب اين پرسش كه چگونه بدعت با عدالت و وثاقت جمع مىشود، بدعت را به دو قسم بدعت صغرى و بدعت كبرى تقسيم مىكند. بدعت صغرى از نظر وى، اصل گرايش شيعى داشتن بدون غلو و انحراف ديگرى است كه چنين بدعتى در ميان تابعين و تابعين تابعين بسيار است و چنين امرى مانع صداقت و ورع نمىشود. به گفته وى اگر چنين بدعتى را مانع صداقت و عدالت بدانيم، بسيارى از اخبار و آثار رد مىشود و اين خود مفسده روشنى دارد.
اما بدعت كبرى، رفض كامل و غلو در آن و ايراد، عيب و نقص بر ابوبكر و عمر است. به تصريح وى چنين افرادى حجت نيستند. ولى «ابان بن تغلب» چنين اعتقادى نداشته و متعرض شيخين نشده است، تنها على(ع) را از آن دو افضل مىدانسته است. وى در پايان كلام خود قائل است امروزه در ميان شيعه هيچ فرد معتمد و صادقى نيست! 3
در همين راستا ابن حجر عسقلانى ميان اصطلاح شيعه در زمان قديم و شيعه در زمان خود فرق گذاشته است. از ديدگاه وى شيعه در عرف قدما، به كسى اطلاق مىشود كه على(ع) را بر عثمان ترجيح داده و ايشان را در جنگها بر حق و مخالفين وى را خطاكار مىداند! ولى در عين حال شيخين را بر على(ع) تفضيل مىدهد؛ گرچه ممكن است عدهاى از ايشان نيز على(ع) را افضل بدانند. وى معتقد است چنين افرادى