32دين پيش مىآيد و در مواقعى لازم مىآيد كه آن عوامل، جوامع اسلامى را در خطر اختلال قرار داده است. معمولاً هنگام بروز عوامل نابودكننده و مخاطرهآميز، تضادها و اختلافات ميان فرقهها و مذاهب مختلف ناديده گرفته شده و نوعى اتحاد و هماهنگى ميان آنان برقرار مىشود؛ چون اين اتحاد و هماهنگى معلول عوامل جبرى خارج از متن دين است، با از بين رفتن آن عوامل، اين اتحاد نيز منتفى مىشود و به تناسب كاهش يا افزايش نيروى آن عوامل، ميزان اتحاد موقت و مصلحتى نيز كاهش يا افزايش مىيابد.
3. «وحدت معقول»، يعنى قرار دادن متن كلى دين اسلام براى اعتقاد همه جوامع مسلمان و بركنار كردن عقايد نظرى شخصى، فرهنگ محلى و ويژگىهاى ديدگاههاى مربوط به هر يك از اجزاى متن كلى دين كه مربوط به تعقل و اجتهاد گروهى يا شخصى است. وحدتى كه شخصيتهاى پيشتاز اسلامى، مثل آيتالله العظمى بروجردى و «شيخ محمّد شلتوت» در گذشته و حال به آن دعوت كردهاند، وحدت معقول است. 1
وحدت مطلقى كه در اينجا بيان شده است به همان وحدت در معناى اول از ديدگاه شهيد مطهرى بر مىگردد؛ زيرا اتفاق نظر در همه عقايد و معارف و احكام اسلامى، با همه اصول و فروع آنها، چيزى جز حصر مذاهب در يك مذهب نخواهد بود. وحدت مصلحتى نيز اشاره به همان وحدت مسلمانان در برابر دشمن مشترك است.
ناگفته نماند اين قسم از وحدت، به دليل وجود منشأش، گرچه هميشه بايد وجود داشته باشد، ابايى از اين نيست كه در صورت ضعف دشمن يا نبود آن، اين وحدت نيز كمرنگ شود. البته كمرنگ شدن اين نوع از وحدت به معناى روى آوردن به سب و لعن و بدبينىها نيست.
اما وحدت معقولى كه اينجا از آن ياد شده است، همان اخذ مشتركات و رها كردن افتراقات اعتقادى و مذهبى است كه در كلام شهيد مطهرى نامعقول خوانده شده بود. جالب اينجاست مطرحكنندگان وحدت معقول آن را خواسته شخصيتهايى چون