30مىدادند و مناطقى همچون نجد و اطراف آن، يعنى درعيه، عيينه و حريمله را آلوده به شرك و جهالت معرفى مىكردند؛ آنگونه كه در «الدرر السنيه» آمده است.
ابن عبدالوهاب مدعى بود: «بيشتر اهالى نجد و حجاز، منكر قيامتاند». ابن عبدالوهاب، درباره ناآگاهى علما و قضات نجد از اسلام مىگويد: «آنان معناى لا اله الاالله را نمىدانند و ميان دين محمد بن عبدالله و دين عمرو بن لحى]...[ فرق نمىگذارند». 1
محمد بن عبدالوهاب و پيروانش، با تكفير صريح مسلمانان، بسيارى از آنان را با خوارج همرديف مىدانند. 2اما خود را پيرو واقعى اسلام و تنها فرقه نجاتيافته به حساب مىآورند و مخالفان خود را كافر يا بدعتگذار مىخوانند. آنان خود را سلفيه معرفى مىكنند و از اينكه وهابى ناميده شوند، وحشت دارند. اين نكته را شيخ حسن بن فرحان مالكى، در كتاب خود چنين بيان كرده است:
اولاً، نظر به اينكه واژه «وهابيت» براى سرزنش يا ستايش مسلك شيخ محمد [بن عبدالوهاب] نيست، اگر وهابيان نيز آن [عنوان] را بپذيرند، باعث سرزنش نيست؛ زيرا مذهبى كه بر پايه دلايل صحيح و استوار بنا شود، نام جديد يا نامگذارى مردم، به آن زيان نمىرساند؛ همانگونه كه اگر جريان يا مذهبى كه مبناى فكرى و