36بهمعناى اين است كه خداوند، جهان را بدون استفاده از ابزار و بدون مادّه پيشين و بدون اينكه از كسى الگوبردارى كرده باشد، آفريده است 1؛ مانند (بَدِيعُ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ ) ؛ «خداوند آسمانها و زمين را بدون الگو آفريد» (بقره: 117).
«خليلبناحمد فراهيدى» (متوفاى 170 ه.ق) نوشته است:
«بَدْع»، بهمعناى احداث چيزى است كه قبل از آن نبوده و هيچ سابقه وجود خارجى يا بيانى و حتى شناختى، درباره آن نباشد. «بِدْع»، بهمعناى چيزى است كه در هر كارى، نخستين باشد؛ چنانكه خداوند مىفرمايد: «بگو من نخستين فرستاده از پيامبران نبودم». بدعت، كارهاى نوظهورى است كه ازروى هوا و هوس، بعد از پيامبر(ص) ايجاد شد. 2
«جوهرى» (متوفاى 393 ه.ق) نيز معتقد است: «بدعت، بهمعناى ايجاد بدون الگوى قبلى مىباشد». 3«ابن فارس» (متوفاى 395 ه.ق) مىگويد: «آغاز چيزى و ايجاد آن را بدون نمونه قبلى، بدعت مىگويند». 4
«راغب اصفهانى» (متوفاى 425 ه.ق) مىنويسد:
ابداع، بهمعناى ايجاد صنعت است؛ بدون اينكه در آن، از كسى دنبالهروى يا تقليد شده باشد. بدعت در مذهب، بهمعناى واردكردن اعتقادى است كه معتقدان و انجامدهندگانش، آن را از راه سنت، از صاحب شريعت و بزرگان پيشرو آن و قوانين متقن آن، به دست نياورده باشند. 5